من می گم :))
جو...جه ( با تشدید)
بق....(تند و سریع )
مامانی خواست بهم سوسو یاد بده ، بابایی گفت بگو برق و زودی گفتم بق...
البته برای بیشتر کلمات تشدید میزارم و خیلی خوجل ادا میکنم ...
من جیگر مامانم هستم دیگه ...
راستی شبها موقع خواب مامانی باهام داستان داره ، از بس از روش رد میشم و دل رو روده اش رو بالا میارم و قاه قاه میخندم تا کم کم خواب بیاد بره تو چشمام
دیشب مامانی داستان واسم تعریف کرد.
زرافه گردن دراز به فیل خرطوم دراز گفت: چرا تو خرطومت درازه ، گفت واسه اینکه میخوام باهاش غذا بزارم تو دهنم و آب بریزم روی سرم ؛ تو چرا گردنت درزاه؟ زرافه گردن دراز گفت : چون میخوام از درختها برگ بکنم و بخورم ...
سلنا از اونجا رد می شد گفت: وای من هم غذا میخورم و هم آب میتونم بریزم روی خودم اما مثل شما گردن دراز و یا خرطوم دراز ندارم. من جیگر مامان و گیلاس بابام هستم .