ماه خونه ما؛ سلنا

مامان بدجنسوووووووووووو نمیدونم این اووو رو از کجا پیدا کرده .... رنگ طوسی ، رو خانوم طلا یاد گرفتن . مامان لباس اون خانومه طوسی هست . من  پیشی رو زمین دراز کشده میگه مامان چرا اینقدر پا داره ؟؟؟ میگم جلویی ها دستش هستن ، پشتی پا ... میگه پس چرا انگشت نداره ؟؟؟  من  ...

در تدارک تولد .........................

مامانی سما من یک مامان و بابای جدید دارم میدونی ؟ نه ! اسمشون چیه ؟ بابا چمنی !!! مامان برگی  با سلنا جون زدیم تو خط آموزش ، بهش خط بسته ، باز ، راست ، منحنی رو یاد میدم ؛ بلند ( به قول خودش دراز ) و کوتاه رو آموزش مید ... پنج دقیقه نشده باید بهش تو امتحانی که از من میگیره جواب پس بدم  ...

مراسم جشن سوسوله ( سلاله ) برگزار شد. به خوشی و سلامتی  جشن تولد سه سالگی سلنی نباتی رو هم در پیش رو داریم ... شما هم که زبونت حسابی شیرین و مربا شده به قول صالح علاء فصل عطش یاد شما شکره ،شیره ، بستنی ست دست رو دل ما نذار ، ظرف بلور شکستنی ست ...

بیا مامانی به این سمت بازی کنیم .   ...

سلنی بیا بشین این فیلم رو نگاه کنم . مامان من کارتون میبینم این کارتونه ، فیلم واسه باباهاست آری سلن هلنم حق با شماست  ...

................................................... .......................................................... ...

رنگی رنگی خانوم  ............................................... نون وا مامی جون:) ................................................ زنبور عسل ، سلن قشنگ .............................................. در دریا در تعطیلات  .................................................   ...

مامان من ورزشکارم ، منم متعجبم از دایره لغات این کودک  سلنا یهو پشت سرم سبز میشه من: وای مامانی قندی ترسیدم  سلنی هلنی : چرا مامان منکه وحشتناک نیستم ، من خنده دارم  عروسی سلاله من میخوام لباس چین چینی بپوشم  ...