ماه خونه ما؛ سلنا

وقتی از سرکار برگشتم ، سلنی مامانی رو جون زد و گفت: مامان خوبم خیلی دوستت دارم . و من از این آغوش کوچیک تا اون بالابالاها رفتم ... ...

ادم های جالبی دوروبر ما زندگی میکنن، خودخواه ، خودشیفته ، مهربان ، سنگدل، راضی ، ناراضی ، حسود ، خیرخواه  من برای تو تمامی خوبی ها رو ارزو میکنم . کسی که سکوت میکنه ، اندیشه میکنه و از کنار تمامی جهالت ها و بلاهت ادم های کوته فکر رد میشه ... آرزوم برات اینه ان قدر برای زندگیت ، شخصیتت و وقتت ارزش قائل باشی که هیچ وقت خودت رو درگیر ذهن ها و افکار مریض نکنی  مامانی واست هزار تا ارزو داره  ...

سلنا بدون آموزش مستقیم ، یادگرفته الفبای انگلیسی رو کامل و بدون اشتباه بخونه، و میتونه حروف a,b,c رو هرجایی دید تشخیص بده خیلی باحال میخونه نازشو برم من  ...

مامان اینا دارن همدیگر رو نگاه میکنن ؟؟؟؟ (برداشت ازاد سلنا از مردمی که دور و بر میدون مادر روز عاشورا جمع شده بودن  .......................................... مامان من که بابا رو بوس کردم پس جرا از دستم عصبانی شد رفت تو پذیرایی خوابید؟ من: اگر منم اذیت کنی از دستت فرار میکنم میرم پیش بابا، سلنی پیراشکی : تو که پاش رو لگد زدی  از دست تو هم ناراحته خوب،  من دیگه حرفی ندارم  ...

پام خوابیده :  کمر پام شکسته      ...

............................................... .................................................... ........................................ ...................................... ...............................................   ...

اینا جهیزیه دخترم هستن ( عروسکاش ) مامان من دختر شما نیستم که خاله نونوها هستم  آقای سازکار ( کسی که خونه میسازه )

ت اول تخت خوابه ، هرکی بخواد روش میخوابه  خواب های رنگی میبینه تو شبهایی که مهتابه  دومین حروف  ...

شین که سه نقطه داره ................اول حرف شیر شکارچی دنبالشه ...................... میخواد اونو بگیره  سلنا جون با رنگهای زرد و قهوه ای واسه اولین بار شروع به رنگ آمیزی کرد  البته نونو خانوم زود خسته شد و کارش رو تکمیل نکرد  ...