بدون عنوان
سلنا بیا این پشه هایی که میان نیشت میزنن و میخورنت رو ما بخوریم تنبیه بشن. سلن: مامان ما شکه قورباغه نیستیم پشه بخوریم آخه!!! .......................... یک دختری بود به اسم نبات که اتاقش رو شلخته کرد. سلن :مامان اسمش نبات خرابکار بود. ...................... مامانی انگشت شصت بزرگم صدمه دیده درد میکنه.