گردش شبانه :)
عصر پنج شنبه ای با سلنا و باباییش رفتیم پارک ،
اومدیم از در بریم بیرون میگم سلن دوربین رو نیگا کن عکس بگیرم ، میگه بگو: سیب
شاخام در اومد از کجا بلده ؟؟؟
تو خیابون هم کلی به گربه ها گفت : پیشده و از در قصابی که رد شده ، گفت: خداحافظ قصابی
بیشتر راه رو به قول خودش : بدویی بکنم ( بدو بدو کنم )
از تاب و سرسره هم که دل نمیکند و به زور آوردمیش ...
شبت خوش
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی