هوشو مامانی :)
جدیدا همش به مامانی میگی:آشو (پاشو)
چپ و راست من رو از جام بلند میکنی؛ کتاب خون حرفه ای هم که شدی و دائم باید برم واست از روی کمد وردارم بیارم ...
یک نکته واسم خیلی جالبه ، همه کلمات رو درست ادا میکنی ،
میوه رو میخوری و پوستش رو میدی به من میگی : پوس...
یادم نمیاد فعلا برای چیزی خودت یک کلمه خاص ساخته باشی...
(مثلا سینا به شکلات میگفت : گاما ، یا فاطمه تپلی به تخم مرغ میگفت : گاگا...)
هوشو مامانی دیگه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی