سلنا سلنا ، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 28 روز سن داره
سانیارسانیار، تا این لحظه: 7 سال و 7 ماه و 17 روز سن داره

ماه خونه ما؛ سلنا

مهمون اومد تو خونه !

1391/8/20 15:07
نویسنده : مامان سما
193 بازدید
اشتراک گذاری

امروز شنبه هست ديگه!

درسته پنج شنبه عموها و عمه اومدن خونه ما واسه ديدنم ، البته همه كادو هم آرودن

كه نقدي بود و بابايي ميخواد فعلا بريزه به اون حسابي كه واسم باز كرده تا به موقع اش واسم يك يادگاري خوبو موندگار از اين كادوها واسم بخرن.

من اونشب خيلي دختر خوبي بودم ، طوري كه همه تعجب كردن و زن عمو خديجه گفت : واي دختر شما اصلا گريه هم ميكنه؟تعجب

اما چشموتون روز بد نبينه وقتي مهمون ها رفتن و من ار فاز دختر خوب دراومدم از ساعت 12 شب تا خود دو صبح گريه كردم و ماماني رو بيچاره

البته بالاخره مامان سمام با آرامش و صبوري من رو خوابوند و حالا ماجرا وارد دور تازه اي شد . از ساعت 5 صبح مامان بيدار بود و مننظر كه خانمي كه من باشم بيدار بشم و شير بخورم .

اما من بيدار نشدم و تا اينكه ساعت 6 شد و هر چي مامان ماساژم داد  نازم كرد و فلان و بهمان نشد و اخرشمن رو شست تا من چشماي قشنگ  رو باز كردم و كمي شير خوردم و به قول ماماني دست از سرم برداشت.

بعدش كه من البته تو خواب مي شنيدم كه با خودشون مي گفتن : اين ماه خانمي نخوابه يك جور حرص مي خوريم و زيادي بخوابه يك جور دييگه

بله ماه داشتن اين حرف ها رو هم داره ديگه چشمک

(راستي يادم رفت بگم وقتي مي خواست مهموت بياد ماماني لباس خوشگل تنم كرد و قبلش چند عكس هم بادي صورتي و پستوكي كه دهنم بود ازم گرفت ناز شده بودم آخه مژه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)