معجزه خبر نميكند:)
گل در اومد از حموم ، سلنا در اومد از حموم
من از دو چيز خيلي بدم مياد كه ماماني سما هم خوب مي دونه :
اولي اينكه وقتي خوابم از صداي مشما و كيسه فريزر خيلي يكجوريم مي شه و زودي با غرغر بيدار ميشم .
دومي هم اينكه وقتي كلاه ميزارن رو سرم بايد محدوده قانوني رعايت بشه . يعني اگه از يك جايي خيلي پايين تر بياد و خدايي نكرده بياد رو چشمام ، حتما با انوع جيغ و داد
آلارم ميدم كه حواستون باشه ...فاصله قانوني بهم خورده ...
اما دوشنبه اي كه رفتم حموم _روزهاي حموم دوشنبه و پنج شنبه هست )
مامان يك لحظه تاريخي رو شكار كرد.
ببيين تو حموم باهام چي كار كردين ديگه مامان خانم و آقا بابا كه عين خوش خواب ها لالا كردم
واي واي چه لالايي
نازي خودم ، عسلي خودم، ماهي خودم، ماماني خودم
(باز شود ديده شود، سلنا پسنديده شود)
باز شد ديده شد ........................
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی