سلنا سلنا ، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 28 روز سن داره
سانیارسانیار، تا این لحظه: 7 سال و 7 ماه و 17 روز سن داره

ماه خونه ما؛ سلنا

دوست پیدا کردن های مداوم :))

سلنا در هرجایی که جنبده ای کوچولو موچولو پیدا بشه ، اقدام به پیدا کردن دوست نموده و بلافاصله حرکت برنامه ریزی شده خود در جهت بردن دل طرف مقابل رو پی میگیره . در مکان هایی همچون : پارک، مطب دکتر ( )، مراکز خرید ، خیابان ، بیابان ، امکان باستانی و تفرج گاه ها.. دمپایی کهنه ، دوست خوب ، میخریمممممممممممممممممممم   ...
16 آذر 1394

کوه ، درخت :))

سلنایی در جاده چالوس: مامان این کوه رو میبینی ؟ بعله عزیزم . میدونی من ساختمش گنده ساختمش !!! از چی ؟ از سنگ ساختم بعدش سفتش کردم . این درختها رو هم من ساختم، از چوب ساختم  جای مهتاب به تاریکی شب ها تو بتاب من فدای تو به جای همه گلها تو بخند   ...
16 آذر 1394

لوسه خوب :))

سلناز دو روزی میشه که من و باباش رو به اسم کوچیک صدا میکنه ، یک جوری خاص و خیلی خوشمزه  و من هم برخلاف چیزی که همیشه فکر میکردم ( کلاس مادری ام با این کار پایین مییاد) کلی داره بهم خوش میگذره .   
8 آذر 1394

دوست خوب :))

عزیزم یکی از بهترین نعمت هایی که خداوند میتونه سر راه هرکسی قرار بده ، دوست خوب هست هرچند الان خیلی کوچولویی ولی آرزو دارم به موقع اش یک دوست واقعی ، ارزشمند و مهربان نصیبت بشه که با هم لحظات شاد و شیرینی رو بگذرونین و خدای نکرده تو مشکلات پشتیان هم باشیم ... منم دوستت هستم یادت نره  ...
4 آذر 1394

تجدید خاطرات :))

سلنازی دوست داره شبا واسش تو رختخواب خاطرات نونویی اش رو بگم و البته چند دقیقه بعد همون داستان رو  در باره من میگه ، وقتی نونو بودی من بهت آم میدادم  ، خیلی کوچولو بودی، اینگدی  سلناز را گاز باید زد با بوس   ...
4 آذر 1394