كيف دارم نيگا:))
مامان و بابا واسم اولين كوله خوجل رو خريدن :) اميرحسين داشت ؛ من نداشتم:(( به نظرتون رفتم دانشگاه بازم از اينا بخرم ؛ حالا نه دقيقا صورتي ، مثلا ؛مثلا يك رنگ خانمي تر ، نارنجي ...
يك سال پيش در چنين روزي :))
ماماني و بابايي رفتن بيمارستان ... مامانم مريض نبودا ، نه ، رفت گفت : ((دخترم و بدين برم ... ميخوام به قربونش برم )) ديگه اين جوري شد كه : من اومدم،به، هورا .... سلام سلام؛به دنيا ...